مهدی مهدی ، تا این لحظه: 24 سال و 8 ماه و 1 روز سن داره
مهبدمهبد، تا این لحظه: 13 سال و 9 ماه و 16 روز سن داره

پسران مامان وبابا

حال خوب و خوش درستی و یکرنگی

اسکان در خانه باغ خاله لیلا .

سلام یکشنبه شب رسیدیم کرج و تا دوشنبه آخر شب ساسانی بودیم .بعد از اینکه خواستیم بریم خونه باغ پارسا و مهبد اصرار داشتن  که باهم باشن ولی من قبول نکردم چون مهبد تکلیف داشت خلاصه به سختی از هم جدا شدن و ما راه افتادیم رسیدیم خیابان چمن جلو خونه بابانادر متو جه شد کلید شمال رو به جای کلید باغ از تویوتا برداشته .بنابراین به خاطر خستگی با خاله لیلا صحبت کردیم و شب خونه باغ خاله لیلا خوابیدیم. گلهای قشنگی که عمو مهدی رسیدگی میکنه مهبد در حال انجام تکالیف .به خاطر اینکه زودتر بریم ساسانی ...
30 آذر 1400

برگشت از شمال ۲۸ آذر ماه ۱۴۰۰

سلام . ما بعد از تقریبا ۲۲ روز تصمیم گرفتیم برگردیم کرج. عملیات عقب نشینی دیوارهابرای جاده سازی وآسفالت صیاد محله تقریبا انجام شده بود . کلاس مهبد هم هفته ای یک روز حضوری بود و لازم بود که بر گردیم بنابراین برنامه گذاشتیم یکشنبه بعد از پایان کلاس مهبد و خواندن نماز ظهر حرکت کنیم. اماااا از ساعت ۱۰ صبح برقهاقطع شد به خاطر تعویض کابل تیر برقها و تا ساعت ۲ برق نداشتیم . بنابراین ساعت ۳ موفق شدیم که از ویلا بیرون بیام و ۳ و نیم لاهیجان برا ناهار رفتیم رستوران مهتاب مهمان آقاجون این هم مهبد در کنار میز کریسمس و یلدا رستوران بعد از ناهار ساعت ۴ حرکت کردیم و در مسیر همه چیز خوب بود .از قزوین به بعد مه سنگینی در جاده بود . خدا ر...
30 آذر 1400

مهمانان‌آذر ۱۴۰۰

سلام ما بعد از یه سفر تقریبا ۲۸ روزه از ۱۰ آبان تا ۷ آذر به کرج دوباره برگشتیم صیاد محله و اولین ۴ شنبه و تعطیلی آخر هفته میزبان عمو حبیب و رادین جان بودیم  مهبد و رادین رستگاری پسر عمه اش ۵ شنبه عصر ساحل کلاچای  روز جمعه ظهر رفتیم لنگرود ویلای خاله فرشته و موقع برگشت رادین روستازاده هم با ما اومد و عمه بیتا و رادمهر هم از سیاهکل به جمع ما پیوستن رادمهر.مهبد و رادین در حال ساخت استخر کنار دریا با ماسه و برای ۴ شنبه و تعطیلات آخرهفته دوم هم مهدی جان با دوستانش مهمان ما بودند مهبد و مهدی. کوروش و مهدی شاه زمانی و سید مهدی موسوی .یک جمع خوب و دوس داشتنی ...
19 آذر 1400

سفر شمال از ۷آذر و میهمانان

سلام . امشب که این مطلب رو مینویسم تقریبا دو هفته است که آمدیم شمال . صیاد محله. این دفعه برعکس دفعات قبل که به خاطر محدودیتهای کرونایی شبانه حرکت میکردیم شنبه ساعت ۲ بعدارظهر راه افتادیم و در مسیر مناظر زیبای پاییز هزار رنگ رو دیدیم ساعت ۶ ونیم رسیدیم . متاسفانه به دلیل فوت همسایه عزیزمون آقای محمدی و دیدن پرچمهای تسلیت و پارچه مشکی به روی درب متزلش خیلی متاثر وناراحت شدیم. خدا بیامرز هیلی مهربان و بچه دوست بود و همیشه مهبد رو آقا مهبد صدا میکرد. ...
19 آذر 1400

سفر شمال و حال و هوای صیادمحله تغیرات

سلام . امشب که این مطلب رو مینویسم تقریبا دو هفته است که آمدیم شمال . صیاد محله. این دفعه برعکس دفعات قبل که به خاطر محدودیتهای کرونایی شبانه حرکت میکردیم شنبه ساعت ۲ بعدارظهر راه افتادیم و در مسیر مناظر زیبای پاییز هزار رنگ رو دیدیم ساعت ۶ ونیم رسیدیم . متاسفانه به دلیل فوت همسایه عزیزمون آقای محمدی و دیدن پرچمهای تسلیت و پارچه مشکی به روی درب متزلش خیلی متاثر وناراحت شدیم. خدا بیامرز هیلی مهربان و بچه دوست بود و همیشه مهبد رو آقا مهبد صدا میکرد. روحش شاد باشه مردی که دومین نفر ایستاده است کوچه های ده رو به خاطر آسفالت آماده میکردن  مهبد و پارسا در حال کمک به بازسازی دیوار باغ روبروی ویلای...
19 آذر 1400

مهمانی خونه سانازجووون

سلام ما روز ۵ شنبه ۱۴۰۰/۸/۲۷شام مهمان دوستان خوب و مهربانمون ساناز جون و آقای روحی بودیم خیلی خیلی زحمت کشیده بودن و خیلی بیشتر بهمون خوش گذشت در کنار این خوبان مهربان که قراره تا اخر آذرماه به هند سفر کنن و به احتمال زیاد همونجا مقیم بشوند.براشون آرزوی سلامتی و بهروزی و کامیابی داریم. ...
1 آذر 1400
1